۱۳۹۱ آذر ۱۹, یکشنبه

گورستان نام آوران



این که شهرداری تهران اجازه نداد تا مرحوم احسان نراقی در قطعه نام اوران دفن شود شاید لطفی بود که خدا شامل حال خانواده این نام اور کرده زیرا اگر این اتفاق می افتاد ان ها مجبور بودند هر شب جمعه قبر چند نام اور دیگر را لگدکوب کنند تا بتوانند کنار قبر نراقی بایستند و فاتحه ای بخوانند.
شهرداری در اختصاص زمین برای قبر نام اوران چنان خستی به خرج داده که فاصله قبرها از هم کمتر از یک وجب دست است و با توجه به ازدهام همیشگی  مردم در این قطعه .همه ان ها مجبورند کفش های گل الود خود را روی قبر نام اوران بگذراند و راه بروند تا به قبر مورد نظرشان برسند.
قطعه نام اوران از این نظر در بین همه قطعه ها استثناست و تنها قطعه ای است که قبرها چسبیده به هم ساخته شده اند و البته این کار شهرداری بی حکمت هم نیست چون بنا نیست که نام اوران بابت این قبر ها پولی بدهند. پس چون قبر ها مجانی است می شود در قطعه ای که  باید بیست قبر ساخته می شد دویست قبر ساخت و سنگ این قبر ها را به عنوان پیاد ه روی عابران هم در نظر گرفت و اگر کسی هم اعتراض کرد گفت: قبر مجانی می دهیم می خواهید پیادرو و دار و درخت باغچه هم داشته باشد؟
شاید در پاسپورت مدیران ارشد شهرداری ویزای سفر به ده ها کشور خارجی را ببنید و انها خوب می دانند که سایر کشورها با نام اوران مرده شان چه می کنند. جای دوری نرویم وبه همین روسیه همسایه شمالی مان اشاره کنیم که گورستانی اختصاصی دارد برای نام آورانش که امروز  به یکی از بزرگترین مرکز توریستی روسیه تبدیل شده است . گورستانی که بیشتر به یک پارک – موزه شبیه است . شاید روس ها بهتر ازما می دانند که که باید حرمت نام اوران را حتی پس از مرگ هم حفظ کرد و به انان بالید و بعد تر نشست و فکر کرد که چگونه می شود از قبل گورستان نام اوران نان هم در اورد و هزاران توریست را به کشور جذب کرد
کاش مدیران شهرداری یک بار هم شده سری به قطعه نام اوران می زدند و می دیدند که در این قطعه جا برای راه رفتن روی زمین خدا نیست و هر چه هست پیکر مدفون نام اوری است که باید لگدکوب شود و اگر نبود ان سنگ قبر های سیاه شاید گورستان نام اوران را زمینی می دیدی آسفالته که  زمستانش پر گل و لای و تابستانش داغ و سوزان که خانواده نام اوران برای لحظه ای فراغت با انان باید باخود چتری و سایه بانی بیاورند تا از گزند سرما و گرما در امان باشند.
خانواده مرحوم احسان نراقی خیلی هم دل خور نباشند که این تصمیم شهرداری هر چند نابخردانه بود اما ان ها می توانند از این پس بالای سر نراقی باغچه ای  بکارند و جایی برای چماتمه زدن در کنار قبر داشته باشند و بدانند که پرس شده قبر ها در یک گوشه از بهشت زهرا مزیتی برای نام اوران و بازماندگان ان ها نیست.

۲ نظر:

  1. خوب گفتید به یاد استاد حسن اسماعیل زاده چلیپا که روحش شادافتادم او در فیلم مستندی که درباره وی ساخته شده است میگوید: ما از این دولت راضی هستیم. به این خاطر که وقت مرگ به هر کدام ، مزاری اهدا می کند.

    پاسخحذف